دزدان کوچک، مسؤولیت حکومت و واکنش مردم

دزدی
احسان حیدر
احسان حیدر

احسان حیدر

در روزهای اخیر، راه‌گیری، کیسه‌بٔری و خرده‌دزدی‌هایی که حتا منجر به کشته‌شدن بسیاری از قربانیان می‌شود، تقریباً هیچ کوچه‌ای را در سطح شهر و اطراف آن، در آرامش باقی نگذاشته است. از طرفی هم در چند روز اخیر، تعدادی از این خرده‌دزدها دستگیر و راهیِ زندان شده اند.

آنچه تأسف‌برانگیز است، پندار سطحیی‌است که جامعه ما از عوامل دزدی دزدهای کوچک دارد. عدم توجه به عوامل اقتصادی و اجتماعی و درنظرنگرفتنِ عوامل روان‌شناختانه‌ی دزدی، می‌تواند به همه‌گیری این پدیده سرعت بخشد. در نبشته‌ی حاضر کوشش بر این‌است که با توجه به پژوهش‌های روان‌شناختانه‌ و عوامل اقتصادی-اجتماعیِ دزدی، برای اصلاح و درمان دزدی به راه حلی فایق آییم.

دزد» در فرهنگ فارسی معین به کسی گفته می‌شود که مال یا پول کسی را مخفیانه ببرد. اینکه دزد کیست؟ و چرا دزدی می‌کند؟ دیدگاه‌‌های مختلفی وجود دارد. بر مبنای پژوهش‌های روان‌شناختانه‌‌ای، عوامل دزدی قرار ذیل‌اند:

«۱- تنگ‌دستی مادی در بین افراد و لایه‌های تهی‌دست و نیازمند جامعه.

۲- تن‌سپردن به هنجارگریزی و بزهکاری به‌منظور سودجویی و انباشت دارایی.

۳- افزون‌خواهیِ توأم با فساد مادی و سستی‌گرفتن وجدان اخلاقی که برخی افراد یا گروه‌های دارا و بی‌نیاز را نیز عمداَ و هشیارانه به دزدی وامی‌دارد.

۴- وجود فساد در دستگاه سیاسی و حکومتی کشور و نهادها و بنیادهای گردن‌کش و قانون‌گریز وابسته بدان، با پیامدهایی شوم و ضربه‌زننده که ازجمله در اقدام و عمل دزدی به مثابۀ یک بزهکاری نهادینه‌شده و به‌گونۀ ضمنی تشویق و حمایت‌شده متبلور می‌شود.

۵- سرانجام از عامل روان‌شناختی باید یاد کرد که در شرایط سیاسی و اجتماعی و اقتصادی خاص «عارضه دزدی» را موجب می‌شود.»

در افغانستان، در کشوری که تنگ‌دستی بیداد می‌کند، چنانچه چند روز پیش رییس جمهور غنی گفت که “۹۰% افغان‌ها در فقر به‌سر می‌برند”، ما از میلیون‌ها انسانِ فقیر و بیکار چه اتتظاری باید داشته باشیم؟ که تنها این نیست؛ روان‌پریشی عارضه‌ایست که طیف گسترده‌ای از مردم افغانستان به آن دچار اند. جنگ، فقر، بی‌سوادی، بی‌سرنوشتی بسیاری از جوانان و عقده‌های بجامانده از اشکال مختلف خشونتِ اعمال‌شده بر مردم، از عوامل دیگر روآوردن جوانان به دزدی‌ محسوب می‌شود. حالا شما تصور کنید در مقابل یک فقیر، یک روان‌پریش، یک بی‌سواد، یک بی‌سرنوشت و یک عقده‌مند قرار دارید، از آن می‌خواهید تا آدم خوب باشد، چه فکر می‌کنید؟ با چه بازخوردی مواجه خواهید شد؟

از جانب دیگر، حکومت بجای شغل‌زایی و نجات مردم از منجلاب فقر، یا مثلاً دستگیری چند خرده‌دزد، می‌خواهد کسی برایش بهبه و چهچه سر دهد؟ آیا همان دزد نخواهد گفت؛ “حکومتی که نمی‌تواند شکم مردمان‌اش را سیر کند، نمی‌تواند برای اتباع خود کار فراهم کند، به چه حقی به خودش اجازه می‌دهد آدمی را به اتهام دزدی مجازات کند؟ آن هم خرده‌دزدی را که از فقر، روان‌پریشی‌، نادانی و ستم به دزدی رو آورده؟ در حالی‌که همه‌روزه گزارشاتی از دزدی‌های بزرگ میلیونی نشر می‌شود و کمتر دیده شده است که کسی بخاطر دزدی‌های بزرگ مجازات شده باشد، دزدی‌‌های میلیونی از پول نان خشک در ایام قرنتین، دزدی از پول بیت‌المال در اعمار دیوار سفارت افغانستان در امریکا، دزدی‌های میلیونی از نان سربازان و صدها مورد دیگر.

برای فهم بیشتر موضوع نگاهی می‌اندازیم به تقسیم‌بندی ماکسیم گورکی از دزدان:

 «ماکسیم‌گورکی در کل دزدها را به سه بخش تقسیم کرده‌است؛ دزدهای سیاسی، دزدهای مذهبی و دزدهای معمولی:

– دزدان معمولی کسانی‌اند که: پول، کیف، جیب، ساعت، زر و سیم، موبایل، وسایل خانه‌ و… شما را برای سیر کردن شکم‌شان می‌دزدند.(که کسی بجز یک فقیر، یک روانی و یک بیسواد و عقده‌مند این دزدی را انجام نخواهد داد.)

– دزدان سیاسی کسانی‌اند که: آینده، آرزوها، رویاها، کار، زندگی، حق، حقوق، دسترنج، دستمزد، تحصیلات، توانایی، اعتبار، آبرو، سرمایه‌های ملی شما و حتا مالیات شما را می‌دزدند و چپاول می‌کنند. و شما را در سیه‌روزی و بدبختی نگه‌ می‌دارند.

دزدان مذهبی کسانی‌اند که:  این دنیای زیبایتان را، جرأت اندیشید‌ن‌تان را، علم و دانش‌تان را، عقل و خردتان را، جشن و شادمانی‌تان را، سلامتی تن و روان‌تان را، دارایی‌ و مال‌تان را و… می‌دزدند .و تازه یک چیزهایی نیز به شما گران می‌فروشند مانند خدا، دین، بهشت، خرافات، جهل، غم، اندوه، سوگواری، افسردگی و… »

البته که این تقسیم‌بندی می‌تواند  تا حدی بر موضوع روشنی بی‌افگند ولی نمی‌توان با آن به نمای روشنی از انواع دزدان دست یافت. برای روشن‌شدن بیشتر موضوع، دزدهای معمولی را به دزدهای کوچک، دزدهای سیاسی و مذهبی را در زمره دزدهای بزرگ قرار می‌دهیم. دزدهای کوچک قابل درمان و اصلاح هستند. با شغل‌زایی می‌شود هم فقر را از بین بُرد، هم بیکاری را. که در حقیقت همین دو مورد، ریشه اصلی بسیاری از روان‌پریشی‌ها را تشکیل می‌دهد. برخورد جامعه در قبال این نوع دزدها که در حقیقت قربانی علل و عوامل یاد شده استند و نه مجرم، باید منطقی و علمی باشد نه عقده‌مندانه و متوحشانه. اما با دزدهای سیاسی و مذهبی(دزدهای بزرگ) که معمولاً در تار و پود دولت‌ها ریشه دوانده‌اند، و عامل اساسی فقر اکثریت جامعه نیز استند، چگونه برخوردی باید صورت گیرد؟ این‌را باید خودِ مردم تصمیم بگیرند.

در نتیجه؛ دزدهای کوچک که قربانی عوامل یاد شده استند، اگر از طریق راهکارهای منطقی و علمی، درمان یا اصلاح نشوند، بالقوه، حتا با مجازات، توانایی تبدیل‌شدن به دزدهای بزرگ را دارند. مردم به دزدی‌های کوچک باید به چشم یک «عارضه» ببینند و نه یک «جرم».

 

Zeen is a next generation WordPress theme. It’s powerful, beautifully designed and comes with everything you need to engage your visitors and increase conversions.

Top Reviews