ذهنیت کپی پیست!

ذهنیت کپی پیست!

فضل الرحمان فاضل؛ استاد دانشگاه

 

در فرایند رشد شتابان تکنولوژی، جهان معاصر تحولات بزرگی را تجربه کرده است و کشور ما افغانستان نیز از در کنار سایر کشورها تا اندازه‌ای هرچند محدود توانسته تا به ابزار های مدرن دسترسی پیدا کند. اما ما با یک چالش روبرو شدیم به ویژه در نظام آموزشی و تحصیلی ما که همانا کاپی و پیست است.

تا مادامی که جوانان ذهنیت کاپی و پیست را داشته باشند انتظار تغییر را در عرصه‌های سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، اخلاقی و از بین رفتن تعصب خودخواهی، ملیت پرستی، حس برتری طلبی را نباید داشت. وقتی نظام تعلیمی یک کشور دانش آموز را به حالت ایستایی و بدون تحرک تربیت کند فقط یک جزوه 50 تا 10 صفحه‌ای را به  مدت 4 الی 5 ماه به دسترس اش قرار بدهد به جز حافظه سپردن خط به خط هیچ انتظار دیگری از شاگرد نداشته باشد چه آینده‌ای در انتظار آن شاگرد خواهد بود.

چرا یک جوان تحصیل کرده بعد از ختم دوره تحصیل استقلال فکری نداشته باشد؟ همیشه و در همه جا نقش یک  مکمل و دنباله‌رو را  در عرصه‌های مختلف زندگی بازی کند. جهان‌بینی آن محدود می‌شود و الگوهایی مشخصی در زندگی دارد هر آنچه که برای شان گفته شود همان را انجام می‌دهند به شکل کورکورانه و بدون تعمق و تفکر، در دنیای امروزی وقتی نظری به اطراف خود بی‌اندازیم خواهیم دید در تمام کشورها مساله شاگردمحوری در نظام آموزشی آن‌ها  به یک عنصر اساسی و اصلی تبدیل شده، برای همین هم است که دانشجویان دارای حس استقلال طلبی هستند و نظریات آنها مورد تحسین و تشویق قرار می‌گیرد برعکس کشور ما یک دانش‌جو باید همه چیز را به صورت طوطی‌وار به حافظه خود بسپارد بدون آن‌که درک درستی از معنا و مفهوم اش داشته باشد.

تصور کنید جوانی که برخوردار نیروی عظیمی در وجود خودباشد که با این نیروی توانایی انجام دادن هر کاری که ناممکن باشد را به ممکن تبدیل می‌تواند بکند بیاید و به دستور فردی و یا هم گرویی تابلوی دانشگاه را پاره کند آن‌هم برای این‌که بالای آن تکه تابلو نوشته شده است دانشگاه با این همه حرف من این است که آیا نمی‌شود این واقعیت را پذیرفت که در جامعه فعلی ما اکثریت شهروندان به‌خصوص جوانان ما صلابت و شایستگی خطاب کردن جوان را ندارند چرا که اکثریت این جوانان همیشه و درهمه جا نقش یک دنباله‌رو رادارند ایفا می‌کنند. دلیل اصلی‌اش هم شاید این که نظام آموزشی ما یا خواسته و یا هم نخواسته دنبال تداوم همچون وضعیتی هستند. برای بقای قدرت خود و قصدا شاید بخواهند که مردم در دنیای جهل و نادانی زندگی کنند و گر نه شاید اگرمردم به‌خصوص جوانان قوه تشخیص خوب را از بد می‌داشتند وضعیت کنونی دچارنمی‌شدیم و به‌جای ارزش قایل شدن به طایفه، ملیت، مذهب و صدها پدیده زشت تفرقه‌طلبی اصل شایسته‌سالاری، تحصیل اخلاق و پدیده‌های دیگری که معیار اصلی انسانیت را نشان می‌دهد را می‌پسندیدم بر عکس وضعیت حاکم. مگر هدف اصلی کسب دانش ایجاد تغییرات مثبت و صعود از عالم نقصان و رسیدن به تعالی نیست. این‌جا سوالی خلق می‌شود که چرا در جامعه ما یک جوان بعد از این همه فراگیری علم و دانش متعصب تر، خودخواه تر و جاهل‌تر می‌شود پاسخ این پرسش خیلی واضح است ما در نظام آموزشی خود دانشجو را تبدیل به یک رباط می‌کنیم و افسار او را به دست خود گرفته هرچه که میل و علاقه فردی خودمان بود را برایش انتقال می‌دهیم نتیجه‌اش را هم به چشم سرخود می‌بینیم نیازی هم به دادن مثال نیست، چون دور و بر مان پر است از انبوه مثال. ضمناً یاد مان نرود نباید همه تقصیر را گردن نظام آموزشی انداخت. نقش خانواده‌ها، رسانه‌ها هم به اندازه‌ی نظام آموزشی ما حائز اهمیت هست وقتی شکست بخوریم همه شکست خورده‌ایم، این یک مسوولیت جمعی است.

باید گذشته مان درس عبرتی باشد برای همه ما و تلاش کنیم تا این ذهنیت کپی پیست را از جوان دورساخته و مطالعه را سرمشق زندگی خود بسازیم.

 

 

Zeen is a next generation WordPress theme. It’s powerful, beautifully designed and comes with everything you need to engage your visitors and increase conversions.

Top Reviews