در ستایش نوشتن
ن والقلم و ما یسطرون*
سوگند یاد میکنیم به قلم و آنچه از آن میتراود. در ستایش نوشتن همین بس که به تعبیری، فرق میان زندگان و مردگان همانا «نوشتن» است؛ مصداق این سخن را در این جمله میتوان جستوجو کرد: «نوشتن، بیرون جهیدن از صف مردگان است». برای ما و جامعهی ما، به ویژه اینکه خودمان را از صف مردگان جدا کنیم و با زندگان یکجا شویم و به امر «ساختن» بپردازیم، نوشتن بسیار حیاتی است. نوشتن، زمینهساز ساختن است و نوشتن مهم است زیرا به مستندسازی انسان میپردازد، به مستندسازی هستی انسان.
نوشتن که بیرون جهیدن از صف مردگان باشد، به ویژه برای ما مهم از آن جهت است که پویایی و جنبیدن باید در این سرزمین احیا شود، باید ما با «نوشتن» به خودباوری برسیم و حضور مان را ثابت کنیم. به ویژه نوشتن برای ما و جامعهی ما مهم از آن جهت است که هنگامهی جدال دانایی و جهل برپاست و آزادی، آزادی با درفش کاویانی در مصاف اسارت ایستاده است. برای ما که فضای مغموم و کسالتآور، فضای آکنده از یاس و ظلمات و سراسر تندخویی و ستیز، فضای منفعل و عقیم، فضای هراس و بیباوری، زمانهی قساوت و بیرحمی، مکر و تقلب و فساد، هنجارهای انسانی ما را چنان محاصره کرده است که اگر نجنبیم، قریب است به اسارت بکشاندمان. پس نوشتن، یک آغاز و یک پایان است. آغاز «شدن» و پایان «ناممکنات».
در بارهی نون
نون حرف اول نوشتن است. نون حرف آغاز است و با نون آغاز تفکر و تعقل رقم میخورد. نون به ویژه این که یک نشریهی غیرسیاسی است و از غوغاسالاری و اتهام بستنها و نفرتپراکنیها فاصله دارد، در پی ترویج نوشتن، ترویج خرد و اشاعهی آگاهی و دانایی است. نون در پی ترویج تفکر انتقادی است. نون در پی اعتلای فضیلت یک انسان است و آن انسان «دانشجو» است. نون یک پشتوانهی فولادین حمایت از اعتراض سازنده است، اعتراض در برابر ستم، نابرابری و اغفالشدگی. عصیان در برابر ظلمت و تاریکی. ایستادن در مصاف انفعال.
نون یک نشریهی دانشجویی و لزوماً غیرسیاسی است. نون به تحلیل اوضاع معارف و آموزشهای عالی و محیطهای فرهنگی و دانشگاهی میپردازد. نون در تلاش روشنگری است و به امر تحلیل اوضاع میپردازد اینکه در نهادهای علمی ما چه میگذرد؟ در دانشگاه چه میگذرد، چه تحولات علمی رخ داده است، چه کارهایی باید انجام شود، گره کور انفعال و ایستایی در زمینهی تولید اندیشه و تولید فکر در دانشگاههای کشور چیست، چرا تولید فرهنگی و علمی تعطیل است، چرا این همه سرخوردگی؟ چرا دانشجوی ما نتواند بپرسد، پرسشی که از عقلانیت و تفکر سرچشمه میگیرد. آیا باید بیشتر از این انتظار بکشیم که کسی بیاید و اوضاع ما را طرح مساله کند؟ آیا زمان آن فرا نرسیده است که خود دست به کار شویم؟ آیا زمان آن فرا نرسیده است که طلسم «انحصار دانایی» را درهم شکنیم؟ از نقد چه باک؟ چرا باید امر «نقد» کردن و نقد شدن این همه غریب باشد، آن هم در فضای دانشگاه که جای تولید علم است.
نون به این همه میپردازد اما در پی انقلاب نیست. همکاران ما در نون باور دارند که راه را نمیتوان یکشبه رفت. راه صعب و دشواریست و تاریکی بر همهی راه مستولی است، این راه را باید با علم و آگاهی پیمود و چراغ دانایی را رهنما قرار داد.
در یک تحلیل وسیع تر، نون صرف یک نشریه نیست. نون یک تریبیون است برای بیان افکار جوانان این سرزمین. نون خانهی امن دانشجویان سرخوردهای است که سخن شان و اندیشه شان در معرض خشم قدیسان قهار و خودکامه قرار گرفته است. آنانی که دانایی را در بند کشیده اند و خیال باطل انحصار علم را به سر میپرورانند.
و واپسین سخن این که، نون یک فراخوان است. فراخوانی برای تعاطی فکر و اندیشه. فراخوانی برای شکلدهی یک «صدا»، صدایی برای بیان دردها و ناگفتهها. نون را بخوانید و به نون بنویسید. نون را نقد کنید و ما را یاری رسانید.