سرمایه‌داری و ستم بر زنان (نقدی بر مقاله‌ی سفسطه‌ی عفت و روایت تن از خانم بهار سهیلی)

روایت تن
روایت تن- عکس: بهار سهیلی

 

پرویز شورش

فروغ فرخزاد، شاعر معاصر و نامی ایران هنگامی‌که شعر «گناه» را سروده بود، مورد سنگسار ادبی تعداد شاعران و نویسندگان ایران قرار گرفته بود. جرم او به‌عنوان یک زن سنگین و ننگین بود، چرا که او از تابوها عبور کرده، عریان و بی‌پرده سخن گفته بود. :”گنه کردم گناه پر ز لذت در آغوشی که گرم و آتشین بود گنه کردم میان بازوانی که داغ و کینه‌جوی و آهنین بود.”  فرض کنید چنین شعری را یک مرد می‌سرود، آیا چنان‌که این شعر در آن زمان «غوغا» به پا کرده بود، حاشیه‌ساز و مسئله‌ساز می‌شد؟ بدون شک که نه. فروغ چون یک زن بود، باعث به میان آمدن چنین غوغایی شده بود. این یادآوری را به‌خاطر این‌جا آوردم که خانم بهار سهیلی به تازگی با انتشار چند عکس از پاهای برهنه‌اش در فیسبوک مورد سنگسار و بی‌احترامی از جانب جماعتی -به قول خودش- «آلت به دست» قرار گرفت.خانم بهار سهیلی در واکنش به این وضعیت، یادداشی با عنوان «سفسطه‌ی عفت و روایت تن» نوشته است و به ریشه‌های این «نگاه» ستمگرانه‌ی «مردانه» علیه زنان پرداخته است. اگر از دیگاه صرفا «فمینیستی» به جمع‌بندی یادداشت خانم سهیلی بپردازیم، می‌توان گفت به ریشه‌های ستم بر زنان، در جامعه‌ی مردسالار و «دین‌خو» به خوبی پرداخته شده است. ولی در این یادداشت یک بخش از«علت بزرگ» ستم بر زنان تذکر داده نشده است، یا هم آگاهانه انکار شده است. این علت بزرگ «سرمایه‌داری» است. در کنار عامل‌های دینی و شاخصه‌های جامعه‌ی مردسالار، نظام خون‌خوار سرمایه‌داری را نمی‌توان نادیده گرفت.

ادغام مردسالاری و سرمایه‌داری حلقه‌ی ستم بر زنان را تکمیل می‌کند. به همان اندازه که ریشه‌های ستم بر زن در جامعه‌ی مردسالار/پدرسالار وجود دارد، بیش‌تر از آن «ستم» بر زنان و بهره‌کشی از آنان را سرمایه‌داری، عادی‌سازی و به صنعتی برای سود مبدل ساخته و می‌سازد. لذا اگر ما صرفا ریشه‌ی ستم بر زنان را در روایات دینی و جامعه‌ی سنتی خلاصه کنیم، کافی نخواهد بود که بتوانیم این ستم تاریخی را ریشه‌یابی و واکاوی کنیم. زیرا تحلیل این چنینی، صرفا به یک بعد از قضیه می‌پردازد و نگاه ستمگرانه‌ی مردان نسبت به زنان را صرفا در قالب جامعه‌ی مردسالار و حاکمیت‌های تیوکراتیک مثل رژیم آخندی ایران و طالبان که زنان را صرفا وسیله زاد و ولد، شهوت و لذت می‌پندارند و بر اساس احکام دینی ستم بر زنان، توسط مردان را قانونی اعلام می‌کند، خلاصه و تعریف می‌کند. خانم سهیلی نقد جامعه‌ی سنتی، غیرت افغانی و مردسالاری را با حمایت احکام دینی که زنان را به کشتزار مردان تشبیه کرده و به مرد/مردان اجازه‌ی قانونی می‌دهد، که با کشتزارش هرگونه رفتاری که می‌خواهد بکند را در متن جامعه‌ی افغانی و کشورهای اسلامی خلاصه می‌کند. یادداشت نیز صرفا بر حول سنت، دین، غیرت و دیگر شاخص‌های جامعه‌ی مردسالار می‌چرخد و این‌که سرمایه‌داری در کنار مردسالاری زنان را صرفا به «شی/کالای» برای تولید سود مبدل ساخته است، اشاره‌ای نمی‌شود.

برای یک لحظه تصور کنید در جامعه‌ای کاملا لیبرال، آزاد و مدرن مثل امریکا زندگی می‌کنید. با وجود که در چنین جوامعی تن زن به عنوان «تابو» حیثیت‌اش را از دست می‌دهد، ولی تن زن این بار برای «بهره‌کشی» حیثیت کالا را به‌خود می‌گیرد و به شکل قانونی تن زن/زنان کالای صنعتی شده و به‌شکل مدرن زنان، برده‌ی امیال مردان می‌شوند. این‌جا است که شیوه‌ی استثمار و ستم بر زنان فقط «جامه» عوض می‌کند، در غیر آن هیچ تغییر ماهوی و بنیادی میان این دو شکل از ستم بر زنان وجود ندارد. به عنوان مثال در امریکا مردی زن و یا دختر جوان و مورد پسندش را برای تن‌فروشی و یا پورنوگرافی خریداری می‌کند، چیزی که خریداری شده (زن و یا دختری) برای بردگی، لذت و تحقیر جنسی خریداری شده است نه چیزی دیگری. آن مرد برای این پول پرداخت می‌کند که بتواند بی‌احترامی، تحقیر، توهین، ستم، ضرب و شتم را بر زن و زنان تجربه کند و آن زن خریداری‌شده، برای امرار معاش و ادامه‌ی حیات مجبور است که تن به این خواری و ذلت بدهد. مجبوری تن دادن به ذلت در خانه‌ی شوهر در جامعه‌ی سنتی و قبول هرگونه تحقیر در بدل پول در جامعه‌ی لیبرال و آزاد چه تغییر ماهوی دارد؟ شاید در این زمینه کسانی به عنوان حامیان کار جنسی و کارگران جنسی استدلالی را مطرح کنند که کار جنسـی «داد و سـتدی است کـه از طریـق آن زن بدن‌اش را در ازای لـذت جنسـی بـا مـردان مبادلـه می‌کنـد – چـه بـه‌عنوان تن فـروش خیابانـی، چـه بـه عنـوان «اسـکورت» یا «همـراه مجلـل» و چه بـه عنوان یـک اجـراکننـده یـا پرفورمـر- در واقع شـکلی از «عاملیـت» و «انتخـاب» زنانه اسـت در تجـارت جهانی‌شـده و تبلیـغ خود در این بـازار. برای ایـن بینش، فکت تعییـن‌کننـده‌ آن اسـت کـه گویـا انتخـاب آگاهانه‌ای صـورت می‌گیـرد.

باید گفـت کـه ایـن هـم یکی دیگـر از انـواع فریـب و خودفریبی اسـت. فراموش نشود که نیروهـای اقتصـادی- اجتماعـی بزرگ‌تـر، محدوده‌هـای «انتخـاب» زنـان را تعییـن می‌کنند، بـه‌ویژه «انتخاب» زنـان فقیر را. سـاز و کار انباشـت امپریالیسـتی و بافت اجتماعی مردسـالار، این انتخاب‌هـا را شـکل می‌دهـد. باب آواکیـان در مقاله‌ی «درباره‌ی انتخاب‌ها و تغییـرات رادیـکال» بـه‌صـورت روشن توضیـح می‌دهـد: «مـردم انتخاب می‌کننـد، امـا به ایـن معنـا نیسـت کـه آن‌هـا انتخـاب کرده‌اند کـه ایـن انتخاب‌ها را داشـته باشند.» در این زمینه، عتیق اروند؛ نویسنده و پژوهشگر در مقاله‌ی «پورنوگرافی و جامعه‌ی سیاست‌زدایی شده» نقد خوبی بر نظام سرمایه‌داری در کنار سنت و مردسالاری دارد. او در بخش مقاله‌اش چنین می‌نویسد: «سنت، سرمایه‌داری و ایدئولوژی متأخرش یعنی نئولیبرالیسم با ما چنین کردند. صنعت پورنوگرافی ما را از مبارزه برای طبیعی‌سازی رابطه‌ی آزاد جنسی میان افراد بازداشت. ما را به خانه‌هایمان عقب راند. ما زنان و مردان، از لذت گفت‌وگو با یکدیگر محروم شدیم، نتوانستیم همدیگر را بفهمیم، باهم دست بدهیم و همدیگر را در آغوش بکشیم، کنار هم بایستیم و از یکدیگر دفاع کنیم. بدن‌های همدیگر را ببینیم و بفهمیم که هیچ رازآمیزی و هیولاوارگی‌ای در میان نیست و ما بسیار شبیه یکدیگر هستیم. نتوانستیم همدیگر را تجربه کنیم و برای خاطر آن‌چه که هستیم به یکدیگر احترام بگذاریم و هرگز به یکدیگر به‌مثابه‌ی ابژه‌های جنسی در معرض تجاوز ننگریم. در عوض، سنت، آپارتاید جنسیتی را طوری تنظیم کرد که حتا از همدیگر بترسیم، از قانون و شرع و عرف بهراسیم و بنابراین از هم دور شویم.

به‌طور خلاصه می‌توان بیان کرد که نقد سنت و مردسالاری به تنهایی به عنوان عامل‌هایی ستم بر زنان ناکارآمد و حتا نادرست است. نقد خانم بهار به همین اساس نقدی تک‌بعدی و یک‌جانبه و ناتمام است. در کنار سنت، نقش مخرب و ویران‌گر سرمایه‌داری را فراموش نباید کرد که امروز تا چه اندازه بر رفتارها و زندگی بشر در این جهان نابرابر سایه‌ی سیاه و مخرب‌اش را گسترانده است. لذا در کنار سنت و مردسالاری اگر به سرمایه داری به عنوان عامل بزرگ ستم بر زنان نگاه نشود و مشکلات اصلی ستم بر زنان صرفا در قالب جامعه‌ی مردسالار و دین‌خو خلاصه شود، نه تنها دست‌یابی به جامعه‌ی ایده‌آل و برابر ممکن نیست، بل ستم بر زنان همچنان ادامه خواهد یافت.

رویکردها:

عتیق اروند، صنعت پورنوگرافی و جامعه‌ی سیاست‌زدایی شده، بخشی از «تأملات افغانی 2» در کتاب «مدینه‌العشق؛ ایده‌هایی برای تأسیس جامعه‌ی مشترک، نشریه‌ی نون 20 حوت 1401.

Zeen is a next generation WordPress theme. It’s powerful, beautifully designed and comes with everything you need to engage your visitors and increase conversions.

Top Reviews