گپوگفتی با استاد علی امیری؛ استاد دانشگاه و پژوهشگر
گفتگو گردان: عظمالدین برکی
برای عبور از بحران، جنگ و خشونتهای درازمدت در کشور نیازمند نظام آموزشی و تحصیلی کارآمد و پاسخگو در کشور هستیم. نقدهای فراوانی بر نهاد دانشگاه، وضعیت آموزش و پرورش و در کل آموزههای فکری ما وارد است. با اینکه قریب به صدسال از تاسیس دانشگاه در افغانستان میگذرد، در عرضه دانش و تولید فکر که سبب توسعه و نجات ما از فقر و فلاکت باشد خیلیها پسمانیم. قاعدهمند شدن تفکر کهنه و سنتی در مراکز تحصیلی و آموزشی، مجال نواندیشی و دگراندیشی را از نسل نو گرفته است. نون که نشریه دانشجویی است و تنها در دانشگاههای کشور توزیع میگردد، میکوشد برای خلق پرسش و پرسشگری کاری کند. نون در تلاش روشنگری است، میکوشد کاستیهای نظام آموزش و پرورش و تحصیلات عالی در افغانستان را بهصورت دقیق نقد و کالبدشکافی کند. از سوی دیگر آیینهای است برای آرمانهای دانشجویان. در این شماره با جناب علی امیری استاد دانشگاه و پژوهشگر نامدار کشور مصاحبه شده است که میخوانید:
نون: جناب استاد تحلیل شما از وضعیت آموزش و پرورش در افغانستان چیست، آیا ما در یک وضعیت مطلوب قرار داریم؟
استاد امیری: یکی از وجوه بحرانی که سالهاست که بر جامعه ما مستولی است، در آموزش و پرورش خود را نشان میدهد. اگر هدف و غایت آموزش و پرورش به فعلیت رساندن قابلیتهای بالقوه آدمی باشد، اصلیترین بحران ما در آموزش و پرورش موجود است. به این معنا که سیستم آموزشی ما هرگز ظرفیت به فعلیت رساندن قابلیتهای بالقوه یک محصل یا متعلم را ندارد. وقتی که ظرفیتها فعلیت پیدا نکرد، ارزشها و مهارتها انتقال پیدا نمیکند و جامعه دچار انقطاع و گسیختگی میگردد. ما دیری است که دچار انقطاع فرهنگی هستیم. نه چیزی از گذشته به ما منتقل شده است و نه ما توان انتقال چیزی را به نسل آینده داریم. به همین دلیل ما از لحاظ آموزشی نه ادامه گذشته هستیم و نه ریشه آینده. در یک نوع بریدگی از گذشته و آینده به سر میبریم و قدرت تشخیص آن را نیز نداریم. این بدترین بحرانی است که امروزه دامنگیر آموزش و پرورش ما شده است.
نون: نصاب آموزشی و تحصیلی ما تا چه حد پاسخگوی نیازهای اجتماعی امروز ماست؟ اگر نصاب آموزشی و تحصیلی ما کارآمد نیست، چه باید کرد؟
استاد امیری: نصاب آموزشی ما تحت تأثیر گروههای سیاسی ذینفع در جامعه قرار دارد. این نصاب پاسخگوی نیازهای کنونی ما نیست چون بر پایه شناخت دقیق ازواقعیتهای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی روزگار ما تدوین نشده است. سه عیب عمده در نصاب تعلیمی ما وجود دارد: نخست اینکه توهمزا و خیالپردازانه است. آیندهای که برای خود ترسیم کرده ایم، بر اساس واقعیت اکنون ما نیست، بل بر اساس اتوپیای موهوم در تخیل فقیر ماست. دوم در غفلت از واقعیتهای معاصر تدوین شده است، نشان آگاهی از زمانه و روزگار ما در نصاب تعلیمی ما دیده نمیشود. سوم اینکه ارزشهای جهانی بشری و کرامت انسانی در نصاب تعلیمی ما کمرنگ است و خشونت و تشدّد به خصوص در بخشهای علوم انسانی و دینی غلیظ و پر رنگ است. در برابر این وضعیت به سادگی نمیتوان کاری کرد. چون تا کنون سکان نظام آموزشی ما به دست کسانی بوده اند که از مشکلات و نواقص یاد شده حتا درک ساده و بدوی هم نداشته اند و هنوز هم دروازه بر همین پایه میچرخد. اگر ما بتوانیم به دور از حب و بغض از وضعیت خود یک ارزیابی همه جانبه داشته باشیم، شاید بتوانیم راهی به سوی آینده بگشاییم. گرچه مشکل فوری و حاد است، اما به نظر من کدام راه حل فوری نمیرسد.
نون: چه چیزهایی روند تاریخی آموزش و پرورش و تحصیلات عالی را در افغانستان آسیب زده، آیا آموزشهای متداوله و سنتی ما با آموزشهای امروزی قابل مقایسه است؟
استاد امیری: سه روند تاریخی به نظام تحصیلات عالی در کشور آسیب جدی رسانده است. اول انحطاط تاریخی اسلام است که ریشههای تاریخی دور و دراز دارد. دیرهاست که انحطاط مزمن تاریخی فرهنگ و تمدن اسلامی را از حیز فعالیت و تأثیرگذاری ساقط کرده است و این بیش از همه بر روند آموزش در اسلام تأثیر منفی داشته و افغانستان به عنوان بخشی از جهان اسلام بیش از همه از این وضعیت رنج برده است. دوم بحران دولت است که در یکصدسال اخیر بر جامعه ما حاکم بوده است. این بحران عمدتا به صورت اغتشاش و آشوب و قسما جنگ داخلی نمود داشته و امکانات جامعه را بلعیده و آموزش را ضربههای جدی زده است. امر سومی که به تحصیلات عالی در کشور ما آسیب زده است، رژیمهای قبیلوی وایدئولوژیکی است که در این چند دهۀ اخیر بر ما حاکم بوده است. از زمانیکه ما دارای وزارت تحصیلات عالی شده ایم، تا کنون هیچ درک مناسبی از علم مدرن پیدا نکرده ایم. یعنی دانشگاههای ما در دنبال چیزی هستند که نمیدانند آن چیست.
نون: چه کسانی صلاحیت تهیه مفردات درسی در مکاتب و دانشگاهها را دارند؟ اگر مفردات درسی ما بازنگری شود شما کدام مضامین را پیشنهاد و حذف کدام مضامین را توصیه میکنید؟
استاد امیری: تهیه مفردات درسی کار سخت و تخصصی است. من تخصص این کار را ندارم. ولی اگر قرار باشد به طور کلی نظرم را بیان کنم، نصاب درسی ما باید چند ویژگی داشته باشد: خیال پرداز و آرمانگرا نباشد و روحیه واقع بینی را در محصل و دانشجو تقویت کند؛ دیگرستیز و ناروادار نباشد و تحمل و مدارا را به عنوان یک ارزش اخلاقی و انسانی در محصل تقویت کند و آنان را با این ویژگی بار آورد، نیازشناس باشد و از نیازمندیهای عمومی جامعه برآورد دقیق داشته باشد. در بخش دینی بیشتر برمهر و اخلاق به جای جهاد و خشونت تأکید شود. در تدوین نصاب و مفردات درسی و تحصیلی اگر این ویژگیها را مد نظر قرار دهیم، شاید اندکی موفقیت داشته باشیم. اگر وضع به همین منوال ادامه یابد، در کوتاه زمان ممکن غرق در کین و خشونت شده نابود میشویم. مشت ما از علم دیری است که خالی است اما با مواد مندرآوردی و سرشار از نفرت و خشونتی که به فرزندان خود تعلیم میدهیم، همان بقایای فرهنگ و اخلاق سنتی را نیز به زودی نابود خواهیم کرد.
نون: آیا دانشگاه مکانی برای ترویج ایدولوژی است؟
استاد امیری: ایدئولوژی امر اجتماعی است وخواه ناخواه در دانشگاه هم نفوذ خواهد کرد. اما در دانشگاه «ایدئولوژی» هم باید موضوع نزاع علمی باشد. بدی دانشگاههای ما این است که ایدئولوژی را با خشونت ترویج میکند. دانشگاه و دانشجویی که ظرفیت بحث علمی بر ایدئولوژی را ندارد، به زودی اسیر ایدئولوژی میشود. مشکل ما وجود ایدئولوژی در دانشگاه نیست، مشکل اسارت دانشگاه و دانشجو در دام ایدئولوژی است. اگر برای رهایی از این دام چارهای اندیشیده نشود، به زودی دانشگاههای ما کانون نفرت و خشونت خواهد شد. از علم که دیری است که در دانشگاههای ما خبری نیست، اما اولیای امور ظاهرا میخواهند جای خالی علم را با خشونت و نفرت پر کنند.
نون: چه عواملی سبب شده که افراطیت وارد دانشگاههای خصوصی و دولتی شود؟
استاد امیری: همانطور که گفتم جای خالی علم باید به نحوی از انحا پر شود. دانشگاه وقتی که رسالت اصلی خود را تشخیص نداد یا از انجام آن عاجز بود، ناگزیر باید یک بدیلی جای آن را بگیرد. در چند دهۀ اخیر خشونت در جامعه ما کم بازار نداشته است و کم مدح و ستایش در باب خشونت تولید نکرده ایم. این سیل بنیانکن ادبیات نفرت خواه ناخواه، در گام نخست دانشجو را تحت تأثیر قرار میدهد. افراطیت دلیلی جز زوال قدرت تحلیل ندارد. دانشجوی ما چون از دانشگاهی که در آن تحصیل میکند یا کرده است، علم به دست نیاورده است، با قضایا و امور با تأثرات روانی خود برخورد میکند. این است که دانشجوی ما هم قربانی و هم عامل خشونت شده است.
نون: دانشگاههای افغانستان ظرفیت تولید متن و تولید فکر را دارند؟ اگر نخیر، چرا وضعیت اینگونه است؟
استاد امیری: تا فعلا که نداشته است. زیرا دانشگاه برای ما بیشتر رسم و آیین بوده است تا نیاز. دانشگاه برای رفع نیازمندیهای علمی و فرهنگی کشور نیست، بل برای انجام مناسک خاص است. فیالمثل دانشگاه کابل بعد از گذر نزدیک به یک سده هنوز نمیتواند ارزیابی از کارنامه خود داشته باشد یا آن را به جامعه ارایه کند. در مناسک دانشگاههای ما تولید متن و نوشتن کتاب و در کل رفع نیازمندیهای علمی کشور و جامعه جایگاهی ندارد. اصلا از نظر دانشگاههای ما، ما هیچ نیازمندی علمی نداریم. همه مشکل ما حل است.
نون: اگر دانشگاه مکانی برای خلاقیت و ترویج اندیشههای متعالی است، بنا بر چه دلالیلی دانشگاه افغانستان در این روند ناکام اند؟
ج: در افغانستان درکی از علم مدرن وجود ندارد. تا دانشگاه نسبتی خود را با دانش تعیین نکند، وضع به همین منوال است. در غرب دانش مقدم بر دانشگاه بود. دانشگاه سازمان تکنیکی بود که امور دانش را تمشیت میکرد. اما، ما در این سر عالم یک سازمان تکنیکی ساخته ایم که چیزی جز بروکراسی در آن نیست و هیچ نسبتی با دانش ندارد. فوریترین وظیفه دانشگاه این است که نسبت خود را با دانش تعیین کند. از آنجا که تلقی ما از دانشگاه هم تقلیدی است و لذا کاری از پیش برده نخواهد شد.
نون: جناب استاد از نگفتههای خود بگویید؟
ج: اگر همت باشد، میتوانیم از مشکلات عبور کنیم. تنها همت چاره ساز است.