سعدیه ذهین، شاعری به سمت عروج

سمیه شریفی

سعدیه ذهین در سال ۱۳۷۹ در خانواده‌ متوسط در مکرویان ولایت کابل متولد شده است، در سال ۱۳۹۶ از لیسه‌عالی زرغونه به درجه‌ عالی فارغ شد، وی به گویندگی و خبرنگاری علاقه فروان داشت، به همین سبب در دوران مکتب مسوولیت انجمن فرهنگی مکتب را عهده‌دار بود.

او می‌گوید:«به دلیل علاقه‌مندی زیادم به خبرنگاری و گویندگی بیش‌تر برنامه‌های علمی مکتب را گویندگی می‌کردم و همیشه آرزو می‌کردم که در آینده خبرنگاری موفقی شوم. همیشه در خانه تصور می‌کردم خبرنگار هستم و این‌گونه تمرین گویندگی می‌کردم.»

سعدیه بعد از سپری کردن امتحان کانکور در دانش‌کده‌ ژورنالیزم دانش‌گاه کابل کامیاب شد که این گام نخست برای رسیدن به هدف‌هایش بود، او علاقه‌ فراوان به شعر و هنر دارد.

او می‌گوید:«در دوران متعلمی علاقه‌ زیاد به شعرخواندن داشتم، چون آن‌زمان به کتاب‌های شعر دست‌رسی نداشتم، تمام شعر‌های کتاب‌های مکتب را می‌خواندم و حتا حفظ می‌کردم و بعدها شعرهای کتاب “فال حافظ” را می‌خواندم، شعر خواندن برایم نوعی سرگرمی بود.»

سعدیه ذهین شعر نوشتن را از زمستان ۱۳۹۴ شروع کرده است.

بانو سعدیه در مورد چگونگی آغاز سرایش، می‌گوید:«در آن زمان که نوشتن شعر را شروع کردم، شعر نوشتن برایم کاری خیلی سخت بود چون با وزن، قافیه و رکن‌های شعر آشنایی نداشتم؛ ولی با تمام این‌ها شعر را نوع بیان ابراز حس درونی می‌دانستم و می‌نوشتم، گمان می‌‌کردم شاعرشدن کار دشوار و حتا ناممکن است؛ ولی بازهم دست از نوشتن برنداشتم.»

بعد از راه‌یافتن در دانش‌کده‌ی ژورنالیزم دانش‌گاه کابل زمینه‌ی بیش‌تر برای فعالیت‌های هنری وی از جمله شعر فراهم شد، به رهنمایی شاعر موفق و توانای کشور ما، استاد ضیای رفعت؛ سعدیه به کانون شعر دانش‌جو وارد شد و بعد از آن وی به شکل اکادمیک سرودن شعر را شروع کرد.

او در مورد عضویت اش در جریان کانون شعر دانشجو می‌گوید:« کانون شعر دانش‌جو مرا با دنیای شعر و شاعران معاصر آشنا کرد، کانون شعر دانش‌جو این امکان را برایم فراهم کرد که بتوانم در سرزمین شاعران قدم بگذارم، ورود به این کانون که با مسوولیت استادضیای رفعت در دانشگاه فعالیت دارد، قدم بزرگی برای شاعر شدنم بود، این کانون مرا با دنیای شعر، شاعران جوان و موفق آشنا کرد، خیلی خوش‌حالم که عضو کانون شعر دانش‌جو هستم، حالا می‌دانم که شعرسرودن کار سختی نیست؛ بل هنری‌ست که با آن می‌توان لذت خلق کرد.»

پدر و مادرش مشوق اصلی وی در عرصه‌ هنر هستند، با وجودی‌که پدرش فقط فارغ صنف دوازدهم است و شغل آزاد دارد؛ ولی در عین‌حال شخص هنردوست، خطاط، رسام و ادیب است و آرزوی بزرگش داشتن فرزندان تحصیل کرده، مطرح و موثر در جامعه می‌باشد.

سعدیه در قالب غزل، شعر می‌سراید و گاه‌گاهی هم مثنوی. محتوای شعر وی بیش‌تر عاشقانه است.

شاعران مورد علاقه‌‌ او ضیای رفعت، فاضل نظری و نجمه زارع هستند.

سعدیه فکر می‌کند که داشتن هنر برای هر شخص و در هر رشته‌ تحصیلی ضرور است، او می‌گوید شعر را در کنار خبرنگاری به‌عنوان هنرم انتخاب کرده است چون گمان می‌کند بسیاری موضوع‌ها را در قالب شعر بِهتر می‌توان بیان کرد.

 

این‌هم غزلی از این شاعر خوش‌قریحه:

 

شده تا حال دلت را ببری سوی دگر؟

عوض موی خودت، دست زنی موی دگر؟

 

شده فکرت همه پاشیده و حیران بشود؟

طرف عشق دگر، سمت گل روی دگر؟

 

شده تا حال دلت را بزنی از همه چیز؟

بروی سوی دگر در هوس بوی دگر؟

 

به خودت قول دهی فکر خودت را بکنی

نکنی فکر لب و دیده و ابروی دگر

 

شده تا حال برای نفس راحت خویش

نشوی هم‌نفس هیچ کس‌وکوی دگر؟

 

نکنی فکر به دیگر طرفی جز به خودت؟

نه به بازوی کسی و نه به گیسوی دگر؟

Zeen is a next generation WordPress theme. It’s powerful, beautifully designed and comes with everything you need to engage your visitors and increase conversions.

Top Reviews