حسین احسانی/ پژوهشگر
موج انقلابهای عربی و پدیدهای به نام بهار عربی، اوجگیری اعتراضات و نارضایتی مردم کشورهای خاورمیانه، نشان داد که فشارهای موجود در اقتصادهای رانتی کشورهای منطقه، بعضی از دولتها را به سمت آزادسازی سیاسی پیش میبرد.
عربستان سعودی در این بین هم به سمت آزادسازی سیاسی حرکت کرد و هم به سمت میانهروی اسلامی. محیط عربستان سعودی و ایدئولوژی برخواسته از خاندان آل سعود به گونهای بوده است که بستری مناسب برای ظهور و پرورش گروههای رادیکال اسلامی فراهم باشد. با روی کار آمدن محمد بنسلمان و تحولات جدید در جهان عرب، عربستان سعودی رویکرد گذشته را کنار گذاشت و اصلاحات سیاسی و اقتصادی فراوانی اعمال کرد.
سوال اینجاست که آیا رویکرد میانهروی عربستان و پدیدهی اصلاحات، یک پدیدهی از بالا به پایین است و طبقات اجتماعی مختلف جامعه این پدیده را نوعی تحمیل به جامعه میپندارند؟ این نوشتار درصدد است تا به پروسهی آزادسازی سیاسی و باز شدن فضای اجتماعی جامعهی عربستان بپردازد.
جامعهای خسته
جامعهی عربستان که زیر فشار قوانین جزماندیشانهی وهابیت به تنگ آمده بود، منتظر ظهور روزنهای برای آزادی بودند. با روی کارآمدن محمد بنسلمان به عنوان ولیعهد جدید عربستان مقدمات به وجود آمدن فضای باز فراهم شد. کتابی با عنوان “اولویات فتاه السعودیه الجامعیه” در موسسهی «مومنین بلاحدود» منتشر شده است. این کتاب نظرسنجی را میان 1500 دختر سعودی در مناطق پنجگانه شرق، غرب، شمال و جنوب عربستان انجام داده است. این نظرسنجی 4 سوال را مطرح کرده است. این سوالات بیشتر حول محور (اولویتهای ذهنی یک دختر تحصیل کرده عربستانی، مسایل داخلی مورد توجه دختران سعودی، شیوه تفکر دختران سعودی به خودشان و در نهایت اولویتهای دختران سعودی در اوقات فراغت) میباشد.
اولین نکته مهم حاصل از نتایج نظر سنجی این است که مسئله اقتصادی مورد توجه نیمی از قشر جامعهی عربستان است. بازتاب این مطالبات، قوهی محرکهی اصلاحات بنسلمان را بیش از پیش تقویت میکند. بخش عظیمی از دختران تحصیل کرده سعودی تمایل به ادامهی تحصیل و اشتغال در مناسب مهم دولتی و اداری دارند که این خود نشاندهندهی تغیر نگاه سنتی و تکثیر نگاه مدرنیته آنها میباشد. در مورد رضایت از خویشتن، افزایش امید به زندگی، خودباوری و فعال شدن جامعهی تحصیل کرده زن عربستان مشاهده میشود. در مورد اوقات فراغت هم نتایج تغییر محسوس ذائقه و علاقهی دختران سعودی به سمت تفریحات مدرن دیده میشود. اینترنت، انجام کارهای خیریه، خرید و مطالعهی نشریات دیجیتلی از جمله کارهایی است در اوقات فراغت خود انجام میشود. نتایج این نظر سنجی نشان میدهد که این اصلاحات نیاز درونی نسل نوین عربستان میباشد.
آزاد سازی حقوق زنان
در جامعهی عربستانی که زنان حق تحصیل و حق رانندگی نداشتند، اصلاحات بنسلمان، امیدی برای زنان خلق کرد که زنان به راحتی بتوانند استعدادهای خود را در جامعه شکوفا کنند. از این جمله میتوان به «سجی کمال» بازیکن تیم فوتبال زنان عربستان اشاره کرد. سجی کمال 28 ساله در تیم ملی فوتبال عربستان پا به توپ است. عربستان در سال 2012 به بازیهای المپیک ملحق شد به تیمهای مختلف ورزشی اجازه فعالیت در رشتههای ورزشی مختلف داده شد که برای سجی امیدبخش بود. تغییر بنیادی دیگر این بود که به تاریخ 24 جون 2018 محدودیت رانندگی زنان در عربستان لغو شد. سجی با موتر خود از پایتخت بحرین از طریق گذرگاه ملک فهد تا عربستان رانندگی کرد. او در ویدیویی که در حساب انستاگرام خود منتشر کرده است، شادمانی خود را اینطور وصف میکند: “شکر خدا، شکر خدا، من نمیتوانم حالا این حسم را توصیف کنم… این واقعه ناممکن بود، ولی به دستور امیر محمدبن سلمان ممکن شد”
کنسرتها و مراکز تفریحی در قلب عربستان
کاظم الساهر به عنوان قیصر موسیقی عرب، سرانجام توانست کنسرتهای خود را در سه شهر، جده، ریاض و العولا برگزار کند. قبل از این هم، کنسرتهای دیگری در شهر اقتصادی و فرهنگی العولا برگزار شده بود. حضور هنرمندانی مشهور مثل ماریا کوری، یانی، اسما لمنور و ماجده الرومی در عربستان سعودی شاهدی بر این مدعا است. حضور گستردهی جوانان سعودی در این کانسرتها نشان دیگری از درونی بودن اصلاحات بن سلمان میباشد. حکام عربستان سعودی به درستی درک کردهاند که حرکتهای ناگهانی، یک شبه و انقلابی میتواند زیانبار باشد. اینطور تصور میشود که استراتژی نوین عربستان سعودی برای خلق وضعیت جدید در زمینهی آزادسازیهای سیاسی و اجتماعی، حرکت آرام و گام به گام است. چرا که اصلاحات برخلاف رویکرد انقلابی که رویکردی انقلابی و دفعی، در درون خود، پیوستگی و تداوم دارد.
اصلاحات به مثابه ایدئولوژی
زلمی خلیل زاد معتقد است که حمایت عربستان از بنیاد گرایی اسلامی در اوایل دهه 1960 به عنوان مقابله با ناصریسم بود که عربستان را تهدید میکرد. این تاکتیک ناصریسم را شکست داد و سعودی ها پی بردند که اسلام گرایی می تواند یک ابزار قدرتمند باشد. بنابراین اسلامگرایی در عربستان، امری واکنشی بوده است. به این معنا که بنیادگرایی امری ذاتی برآمده از بطن جامعه عربستان نیست و صرفاً جوابی بوده در جهت رفع تهدیدات منطقهایی. اما بعد از حوادث یازدهم سپتمبر، عربستان خود طعمهی گروههای بنیادگرا گردید. تجربهی عربستان بعد از ولیعهد جدید نشان میدهد که اصلاحات برای عربستان به عنوان یک نیروی موازنهساز کاربرد پیدا کرده است. عربستان با صدور ایدئولوژی جدید خود و همچنین به تصویر کشیدن آزادسازیهای اجتماعی خود، درصدد است تا تهدیدات داخلی و خارجی خود را دفع کند. این موازنهسازی قدرتمندتر از ایدئولوژی بنیادگرایی میباشد. از آنجا که اصلاحات قلب و ذهن جامعهی تحت سلطهی رژیمهای بنیادگرا (رقیب عربستان) را نشانه میرود، این جوامع را وادار میسازد تا عربستان را به عنوان الگویی برای آزادیهای اجتماعی خود انتخاب کنند. و عربستان را در موضع فرداستی قرار میگیرد. حضور زنان در ورزشگاه، جوامع تحت کنترل رژیمهای اقتدارگرا را مجبور میسازد که الگوهای عربستانی برای اصلاحات را پیگیری کنند. این پیگیری خود نیز تهدید جدی برای رژیمهای بنیادگرا محسوب میشود. اصلاحات به مثابه ایدئولوژی میتواند عربستان را قادر سازد که بیهیچ هزینهای هم تهدید را دفع کند و هم اینکه رقیب بیرونی خود را تهدید کند. بنابراین، عربستان اکنون دریافته است که اصلاحات و میانهروی ابزار قدرتمندی است که از این ابزار هم میتواند نیازمندیهای داخلی را پاسخگو باشد و هم اینکه با استفاده از همین ابزار، به موازنهسازی با تهدیدات خارجی اسلامگرا خواهد پرداخت.