گفتوگو با استاد علی امیری
نویسنده و پژوهشگر حوزه دین
سوال یکم: سهم افغانستان از«روز جهانی تساهل و رواداری» چیست؟
جواب: افغانستان فعلا از روز جهانی مدارا سهمی ندارد. اما این روز به افغانستان فرصت میدهد که در کنج و کنار فرهنگ خود در جستوجوی مدارا باشد و به مدارا بیاندیشد. اینکه ما در جامعه و فرهنگ و دین خود مدارا داریم یا نه یک مساله است و اینکه مدارا نیاز امروز جامعه ماست مساله دیگری است. ما به مدارا نیاز داریم و امروز را باید چونان فرصت اندیشیدن در باب مدارا جدی بگیریم.
سوال دوم: علت اساسی فقدان رفتار متساهلانه و وجود خشونت در جامعه ما چیست؟ از دیدگاه شما آیا مباهات به داشتههای تاریخی، سنت دینی و ابیات عرفانی در این جغرافیا، میتواند راه نجات «امروز» را رقم بزند و یا به نسخه دیگری باید متوسل شد؟
جواب: . وقتی که مردمی از لحاظ تاریخی ظرفیت انسانی خود را از دست میدهد و به جای مهر و مدارا به کین و خشونت مبتلا میشود، دشوار است که بتواند از مآثر فرهنگی خود در جهت مدارا استفاده کند. ظهور خشونت به معنای زوال ظرفیت بشری است و در چنین وضعیتی از طرح جدید هم استفاده کردن آسان نیست. اصلا مساله ما فقدان طرح و نسخه نیست، ما مشکل عمل داریم. ادبیات عرفانی کهنه نشده است، اما برای ما که دل ما در تسخیر امر دیگری است، کارایی ندارد. طرح جدید نیز شاید برای ما کارا نباشد. پس بهتر است به جای اینکه «نسخه»های مختلف را امتحان کنیم به این بیاندیشیم که ما را چه شده است که روح و روان ما در تسخیر خشونت در آمده است؟
سوال سوم: برای ترویج فرهنگ تساهل و مدارا و مبارزه با پدیده تندروی، به ویژه تندروی دینی، نهادهای ملی از جمله دولت، رسانهها، جامعه مدنی، دانشمندان و نهادهای علمی چه کار درخوری انجام داده است؟ آیا کارکرد این نهادها بسنده و مطلوب بوده است؟ چه کارهایی باید انجام شود؟
جواب: کار در خوری برای ترویج روا داری انجام نداده ایم. اما سوال این است که ما میتوانستیم کاری انجام بدهیم که انجام نداده ایم؟ ما توانایی چه کاری را برای مدارا و تساهل داریم؟ شاید بتوانیم سخنرانی یا موعظه کنیم یا در بهترین حالت بعضی از ما بتواند در مدحت مدارا و مذمت خشونت مقاله و کتاب بنویسند. وقتی که گوش ما شنوای این حرفها نباشد و روح و روان ما را کین و خشونت تسخیر کرده باشد، از کتاب چه میآید؟ ما همه کاری نکرده ایم ولی من دقیقا نمیدانم که چه کاری مفید است و ما چه میتوانیم بکنیم. عین پاسخ در مورد اینکه چه کارهایی باید انجام شود صادق است. اگر بدانیم که چه کارهایی سبب ترویج مدارا در جامعه میشود، بیشتر راه را پیموده ایم. و حتما میتوانیم آن را بکنیم. به اجمال میگویم که اگر مدارا نیاز است، ما آن را به دست خواهیم آورد. بنابراین اگر برخورد ما با خشونت و مدارا از حالت تفنن و برنامه خارج شود، و همه از عمق جان احساس نیاز به مهر و مدارا داشته باشیم، راه آینده تا حدی روشن خواهد شد. کارهایی از آن دست که انجمن شما [گفتمان تساهل و مدارا] میکند، شاید بتواند نیاز به مدارا و نفرت از خشونت را در نهاد جامعه بیدار کند. و این آغازی است برای عبور از نفرت و خشونت و رسیدن به رواداری و تحمل.
سوال چهارم: شماری از پژوهشگران ریشههای خشونت و منازعات درازمدت در افغانستان را در: قرائتهایی از اسلام سیاسی، استخبارات منطقهای و قرائت جهان گسترانه از شریعت اسلامی می دانند، دیدگاه شما در این زمینه چیست؟ کدام یک از مولفهها و مفاهیم ذکر شده نقش کلیدی در تولید و گسترش خشونت و جنگ در جامعه ما را دارد؟
جواب: خوب آنچه در سوال ذکر شده است در گسترش خشونت تأثیر دارد، اما باید توجه کنیم که قبلا روان ما و ذهنیت ما آمادگی پذیرش را داشته است. هم بد اندیشی بیگانگان سابقه دار است و قرائت افراطی از شریعت همیشه بوده است. اما بدنۀ جامعه اسلامی همیشه قدری از مدارا و تحمل را از خود نشان داده است. وقتی که دین تبدیل به ایدئولوژی شد، دیری بود که فرهنگ ما دچار انحطاط شده بود. روح ما آمادگی نوع دیگری از حضور شده بود. خانه خالی بود و این مهمانان ناخوانده آمد و به راحتی در آن جا گرفت. باید بیشتر به این بیاندیشیم که چه شد که بذر خشونت چرا به سادگی در مزرعۀ روح ما حاصل میدهد؟ هر تغییر مثبت از روح نشأت میکند. روح بازیچه هوسها و نامرادیها، بازیچۀ نفرت و خشونت نیز میشود.
سوال پنجم: از دید شما بهترین الگو برای حل منازعات در افغانستان، چه میتواند باشد؟
جواب: نمی دانم. اگر منظور تان منازعات سیاسی است فدرالیزم میتواند به عنوان واپسین راه حل مطرح باشد. جامعه سیاسی باید آن مایه مدارا و تحمل داشته باشد که روی فدرالیزم به عنوان یک گزینۀ بدیل خشونت و فساد و یکهسالاری کنونی بحث کند. ما در شرایطی که پیش فرضهای سیاسی ما فرصت اندیشیدن را از ما گرفته است و همه فدرالیزم را تجزیه میفهمیم، من راه حل شناخته شدهای سراغ ندارم. به هر حال خشونت و نفرت و ترور نیز در کوتاه مدت راه حل سیاسی دارد.
سوال ششم: برای بسترسازی فرهنگ رواداری و مدارا در جامعه و نیز مبارزه با افراط گرایی، جنگ و خشونت چه اقدامی صورت گیرد؟ نسخه بدیل از دید شما در برابر خشونت و تفکر افراطی چیست؟
جواب: نسخۀ بدیل خشونت در جامعه گفتوگو است. اما بدی اش این است که گفتوگو هرگز آسان نیست. من از سالها پیش متوجه دشواری گفتوگو بوده ام و در فصل نسبتا طولانی در کتاب «خواب خرد» به شرایط امکان گفتوگو اندیشیده ام. گفتوگو خوب است، اما آیا ما امکان گفتوگو کردن را داریم؟ بدی گفتوگو این است که با توصیه و موعظه ممکن نمیشود. اگر ما ظرفیت گفتوگو را پیدا کردیم یعنی دیگر از خشونت عبور کرده ایم. سکوت و غوغا و دشنام و ناسزایی که در جامعه میبینیم، نشان رواداری نیست، بلکه علامت ناتوانی ما در گفتوگو است. لذا در پاسخ به سوال شما که نسخه بدیل خشونت چیست؟ میتوان گفت که گفتوگو و تحمل است. اما کدام است آن گوشی که میتواند سخن مخالف را بشنود؟ کدام است آن زبان که به نیت تحری حقیقت و کشف حقیقت بچرخد؟ شاید کمی سختگیر باشم ام بدبین نیستم. واقعا گفتوگو دشوار است. ما از سر تفنن خشونت نمیکنیم. ظرفیت بشری ما ضعیف است، گفتوگو نمیتوانیم لذا به خشونت رانده شده ایم.
سخنرانی استاد علی امیری، سیزدهمین نشست گفتمان تساهل و مدارا در دانشگاه کابل
قسمت دوم سخنرانی استاد علی امیری، سیزدهمین نشست گفتمان تساهل و مدارا در دانشگاه کابل