حسن واحدی
هر کدام از خوانندگان این مقاله، خبرهایی مبنی بر دهشتافگنی گروه داعش “دولت اسلامی” خواندهاند و انزجار خود را از این گروه حتا با نوشتن یک پاراگراف در شبکههای اجتماعی، نشان دادهاند. جهان (به خصوص خاورمیانه) از فعالیتهای این گروه خاطرهی خوش ندارد.
هویت گروه تروریستی داعش بیشتر به عنوان هویت سیاسی مشهور است، وقتی صحبت از فعالیتهای گروه داعش میشود، اکثر به کشور و یا کشورهای خاصی نسبت میدهند، در حالی که برای شناخت بهتر، ضرور است که به ریشههای فکری این گروه نیز توجه شود.
نگارنده در این مقاله کوشش میکند به صورت اجمالی به ریشههای فکری “دولت اسلامی” بپردازد:
یک اینکه گروه تروریستی داعش که در صدد احیای حکومت اسلامی است، اولین پیشفرضی که برای تفسیر از متون مقدس اسلامی دارد، بیتوجهی و عدم اعتنا به عقل و عقلانیتمحوری در فرایند تفسیر از دین است. اگر غزالی امروز در قید حیات بود، اولین نقدی که بر این گروه میکرد، جدایی عقل و شرع در تفسیر این گروه از دین بود. غزالی بر این باور بود که عقل تنها با شرع هدایت مییابد و شرع نیز تنها با عقل قابل تبیین است.[1] غزالی و غزالیهای دیگر، این روز را نیز پیشبینی میکردند که اگر عقل و شرع در پروسهی تفسیر از دین کنار هم قرار نگیرند، از متن مقدس تنها ظاهر آن گرفته میشود و چه بسا قتل و کشتارهای زیادی از این بدفهمی نشأت بگیرد.
دو دیگر اینکه گروه داعش از آنجا که هیچ باوری به عقلانیت و عقلمحوری ندارند. در تفسیر متن مقدس، هیچ انعطافی از خود نشان نمیدهند. آن ها بر این باورند که متن مقدس [قرآنکریم] را طوری تفسیر کنند که زمان و مکان نزول آیات و روایات، نادیده گرفته شود.
این باور گروه “داعش” از فهم غلط جاودانگی متن مقدس نشأت میگیرد، آنها بر این باورند که از آنجا که وحی خدا حق مطلق است، بنابراین همیشه نیز صادق است و عنصر مکان و زمان هیچ تاثیری بر فهم ما از متن مقدس ندارد.
گروه داعش به سبب غوطهور شدن در این مغالطه، چه جنایتهایی که انجام نداده اند.
شایان ذکر است که مفسرانی که قایل بدین بودند که باید عنصر زمان و مکان در فهم دین لحاظ شود، آنها هم بر این باور بودند که وحی حق مطلق است اما برای فهم حق مطلق، زمان و مکان نیز باید لحاظ شود.
فهمی که بشر امروزی از جهان دارد زمین تا آسمان با فهم عرب جاهلی فرق دارد، بنا بر این تفسیر از دین نیز باید با فهم عرفی و امروزی صورت بگیرد.
- مفسر و یا خوانندهی هر متنی، با پیشفرضهایی که دارد به متن ادبی، مقدس و… نگاه میکند. گروه داعش وقتی به متن مقدس نظر میافکند، با پیش فرض تحمیل عقاید (با استفاده از هر وسیلهای) متن مقدس را تفسیر میکنند. تحمیل عقیده در دنیای امروزی به هیچ وجه پذیرفته نیست. انسان امروزی حقوق بشر را پذیرفته است. اگر مفسرین مسلمان، با گنجاندن حقوق بشر به مثابهی پیشفرض برای فهم دین، قرائتی را از دین ارایه کنند تساهل و تسامح جای خشونت را در کشورهای اسلامی میگیرد و کشتار و انسانکُشی در کشورهای اسلامی به پایین ترین آمار خود میرسد.
- گروه داعش بر این باورند که تفسیر آنها نیز مساوی با کلام خداست. این نکتهی ظریف نباید فراموش شود که تفسیر از دین، تفسیر مفسر از دین میشود و نباید [آن را] مساوی با کلام خدا دانست.
این باور تنها به گروه داعش تعلق ندارد، بنیادگرایان بدین باورند که تفسیر آنها از دین مساوی با حکم خداست و هر کسی که بدان مخالفت ورزد، از دایرهی دین خارج شده است و سزاوار به دار آویخته شدن در محضر عام است.
- نکتهی قابل توجهی که در ایدیولوژی گروه داعش دیده میشود، نگریستن به انسان به مثابهی خودی و غیر خودیست. این نگاه نیز تنها به گروه داعش تعلق ندارد، در تاریخ بسیاری از کسان را مینگریم که با این نگاه به انسان نظر میافکند و [این نوع نگاه] موجب جنایات کلانی در حق انسان شده است. گروه داعش هر کسی که با آن ها موافق بود را خودی میپندارند و هر کسی که با آنها مخالفت ورزید غیر خودی. پاداش خودی جهاد النکاح میشود و پاداش غیر خودی سوزاندن و اسیر کردن انسان.
نکتهی پایانی:
با نکاتی که مطرح شد و نکاتی که خارج از ظرفیت این مقاله بود، باید تلنگری به خود زنیم که هر چند طالب و داعش، تحت نام گروه سیاسی فعالیت میکنند، اما بسیاری از این باورها در جامعهی ما رخنه کرده است. شاید خود ما نیز برخی از این باورها را داشته باشیم، شاید تا به حال باورهایمان را بازبینی نکردهایم. اما برای جهان بهتر و برای افغانستان عاری از خشونت، باید از خودمان شروع کنیم و تساهل و تسامح را به مثابهی روش در افکار و رفتارمان به کار ببریم و در مقابل باورهای خشونتزا بایستیم و برای انسان به مثابهی انسان، خدمت کنیم.
[1] معارج القدس فی مدارج معرفة النفس، ص73.